۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

رابطه دوستی و نوشیدن چای ... !

دوستى با بعضى آدم‌ها مثل نوشيدن چاى کيسه ايست هول هولکى و دمدستى.
اين دوستى‌ها براى رفع تکليف خوبند اما خستگى‌ات را رفع نمى‌کنند.
اين چاى خوردن‌ها دل آدم را باز نمى‌کند و خاطره نمى‌شود
فقط از سر اجبار مى‌خوريشان که چاى خورده باشى
به بعدش هم فکر نمى‌کنى.

دوستى با بعضى آدم‌ها مثل خوردن چاى خارجى است.
پر از رنگ و بو.
اين دوستى‌ها جان مى‌دهد براى مهمان بازى براى جوک‌هاى خنده‌دار تعريف کردن
براى فرستادن اس‌ام‌اس‌ها و ايميل‌هاى صد تا يک غاز.
براى خاطره‌هاى دم دستى.
اولش حس خوبى به تو مى‌دهند.
اين چاى زود دم خارجى را مى‌ريزى در فنجان بزرگ.
مى‌نشينى با شکلات فندقى مى‌خورى و فکر مى‌کنى خوشحال‌ترين آدم روى زمينى.
فقط نمى‌دانى چرا باقى چاى که مانده در فنجان بعد از يکى دو ساعت مى‌شود رنگ قير.
يک مايع سياه و بد بو که چنان به ديواره فنجام رنگ مى‌دهد که انگار در آن مرکب چين ريخته بودى نه چاى.

دوستى با بعضى آدم‌ها مثل نوشيدن چاى سر گل لاهيجان است.
بايد نرم دم بکشد.
بايد انتظارش را بکشى.
بايد براى عطر و رنگش منتظر بمانى بايد صبر کنى.
آرام باشى و مقدماتش را فراهم کنى.
بايد آن را بريزى در يک استکان کوچک کمر باريک.
خوب نگاهش کنى.
عطر ملايمش را احساس کنى و آهسته جرعه جرعه بنوشى‌اش و زندگى کنى.

0 نظرات:

ارسال یک نظر

خوشحال می شوم نظر شما را راجع به این مطلب بدانم